سفرنامه عمره-فروردين 92(قسمت هفتم)
پنج شنبه 92/1/15-ساعت 11:20 شب واي خدا چقدر امروز خوش گذشت.عصري رفتيم كوه نور.حدود ساعت 5:30 پاي كوه بوديم تا برسيم بالا نزديك هاي مغرب بود.غير از 200-100 متر اول كه خيلي شيب تندي داره و بدجور نفس گيره بقيه كوه زياد سخت نيست و پله پله است.قرار بود مامان و باباي هادي هم بيان ولي گفتن خسته هستن و نميان.من هم كه از دفعه پيش آرزو به دلم مونده بود كه دوباره بيام تصميم داشتم حتما برم.آخه دفعه پيش تمام عكسهايي كه گرفته بودم تو غار حرا و جاهاي ديگه،توسط يك شرطه در مسجد تنعيم پاره پاره شد.خلاصه دوتايي ماشين گرفتيم رفتيم.اون ورودي غار خيلي اعجاب انگيزه و آدم چاق بعيد مي دونم رد بشه.توي غار نماز خونديم بعد اومديم پشت غار يه سري تكه سنگ هاي بزرگ...